قاجار، دوره تغییرات مهم در ایران محسوب میشود. سبک زندگی، شیوه معاش و مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران، همگی دستخوش تغییر شد. صنایع مختلف نیز مانند سایر بخشها، با این تغییرات همراه شدند. ورود اشکال مختلف غربی و سبک زندگی آنها و بیعلاقگی یکباره نسبت به سنتهای بومی بخشی از دلایل تغییر در صنایع ایران است. دوره قاجار همزمان با انقلاب صنعتی شدن در اروپا بود. پارچه بافی ایران که کاملا به طور دستی انجام میشد، نمیتوانست در برابر این پیشـرفتها مقاومت کند. اروپا، طﻰ حکومت قاجار، به قدرت سیاسی و اقتصادﻯ بزرگی تبدیل شد و بازارهاﻯ جهانی را به زیر سلطه خود درآورد. به این ترتیب صنعت نساجی قاجار در این دوره دستخوش تغییرات فراوانی شد.
پارچه بافی دوره فتحعلی شاه
در دوره فتحعلیشاه، ماشین در صنایع ایران جایی نداشت و پارچه بافی به طور دستی انجام میشد. ورود پارچههاﻯ نخی اروپایی به کشور با بهاﻯ ارزانتر، صنایع بافندگی ایران را با خطر جدﻯ روبرو کرد. شاه برای جلوگیری از این موضوع و تشـویق بافندگان، دستور داد تا پارچه هایی مانند «چلوار های مدرس» تولید شود. این کار برای جلوگیری از خروج مسکوکات به هند انجام شد اما موفقیتآمیز نبود.
نساجی دوره محمدشاه
ایران با تولیدات صنایع داخلی خود میتوانست نیازهای مردم از جمله پارچه را تأمین کند. این موضوع به تدریج تغییر کرد و پارچه های خارجی به ویژه منسوجات انگلیسی به ایران وارد شد. نابودﻯ صنایع نسـاجی و گسـترش واردات پارچ ههاﻯ خارجی به کشور در دوره محمدشاه افزایش یافت. ارزانی، طرح و تنوع منسوجات انگلسی، باعث تمایل مردم به لباس های گوناگون و ارضاء حس تنوعطلبی شد. طبقات اعیان جامعه نیز، چیت اروپایی را به پارچه هاﻯ ابریشمی گرانبهاﻯ ایرانی ترجیح میدادند. تجارت خارجی به صنایع دستی ایران که در رقابت با واردات بودند لطمه زد.
محصولات تولیدی نساجی ایران، طی سالهای 1278 پارچه های زربفت، پارچه های پنبه ای، انواع شال و ابریشم خام محسوب میشد. واردات بصره و بوشهر از طریق دریا عبارت از پارچه های هندی، نخ پنبه، شال و پارچه های پشمی انگلیسی بود.
اقدامات علما در حمایت ار صنایع داخلی
دوره ناصرالدین شاه تغییر و تحولات بسیاری در ایران ایجاد شد. این دوره فرهنگ اروپایی مورد استقبال مردم قرار گرفت و به دنبال آن پوشاک ایرانیان نیز تغییرات زیادی کرد. مهمترین اقدامات در برابر واردات پارچه اروپایی، از سوی علما و تجار انجام پذیرفت. تعدادی از بازرگانان، شرکتی تأسیس کردند که هدف مؤسسین آن ترغیب مردم به استفاده از کالاهای ساخت کشور از طریق وعظ و خطابه در منبرها بود.
پارچه های اسلامیه
شهر اصفهان، مرکز مهم پارچه بافی آن زمان محسوب میشد. سیزده تن از علما در اعلامیهای تأکید کردند که از خرید و مصرف منسوجات غیر ایرانی خودداری میکنند. آنها حتی بر مردگانی که پارچه کفنشان غیر ایرانی بود، نماز نمیخواندند. این علما همچنین مؤسسهای تجاری با نام «شرکت اسلامیه» در اصفهان دایر کردند. تولیدات این موسسات به سراسر ایران فرستاده میشد و نمایندگانشان در شهرهای مختلف ایران فعالیت میکردند.
شهرهایی مانند بوشهر، شیراز، کرمان، یزد، مشهد، سمنان، تهران، قم، کاشان، سلطان آباد، رشت، قزوین، تبریز، همدان و سنندج دارای نمایندگیهایی از این شرکتها بودند. کارگاههایی هم در شهر اردستان برای تهیه منسوجات دایر شد. این کارگاهها، پارچه هایی بسیار عالی، معروف به پارچه های اسلامیه تهیه میکردند. با این همه میزان تولیدات آن کم بود و امکان رقابت با محصولات فرنگی را نداشت.
امیر کبیر و حمایت از صنایع داخلی
امیرکبیر نقش مهمی در دگرگونی صنعت ایران در دوره خویش داشت. او با تأسیس مدرسه دارالفنون، مهمترین اقدام را در راه رواج علم و فناورﻯ درکشور برداشت. امیرکبیر تا اندازهای مردم را به مصرف کالاهاﻯ داخلی تشـویق کرد که در دوره وی اسـتفاده از کالاﻯ وطنی افتخار محسوب میشد.
شالهاﻯ امیرﻯ تولید داخل، شالهاﻯ معروف کشمیرﻯ را از رونق انداخت و تهیه لباس و پارچه هاﻯ اطلس کاشان و اصفهان در تمام ایران رونق یافت. وی به توسعه و رونق صنایع ملی نیز بسیار علاقمند بود. این موضوع تا حدی بود که در مازندران تهیه شال چوخاﻯ پشمین به عنوان لباس محلی، رونق گرفت. چوخا از آن پس، حتی به جای ماهوت در دوخت لباس نظامیان به کار میرفت.
قانون استعمال البسه وطنی
دوره پادشاهی احمدشاه، عصر تمایل به تمدن غرب و ارزشهاﻯ غربی در ایران است. وضعیت اجتماعی ایران در آن دوره تغییر کرد. گروهی ثروتمند یا تحصیلکردگان کشورهای غربی، متمایل به تمدن غرب شدند. حقوق سیاسی و اجتماعی بانوان مورد توجه قرارگرفت که در نتیجه آن تغییرات عمدهاﻯ در نحوه پوشش زنان ایجاد شد.
اواخر دوره قاجار، با تأسیس وزارت تجارت، بازرگانان در کشور به فعالیتهای تولیدی و تجاری، بیشتر علاقمند شدند. قانون استعمال البسه وطنی در سال 1301 هجری شمسی در مجلس شورای ملی گذر کرد. دولت بر اساس مواد این قانون مکلف بود که کلیه لباس هایی که برای مستخدمین لشکری و کشوری تهیه میکند، از منسوجات ایرانی باشد. وزرا و نمایندگان مجلس شورای ملی و معاونین دولت و قضات نیز در زمان خدمت رسمی، باید البسه خود را از تولیدات ایران تهیه میکردند.